یاداشتی برای روز خبرنگار
چراغ این خانه روشن است
تئاتر همدان_روح الله صالحی؛ این روزها ایران تئاتر و درگاه های تئاتر استانی، یک تنه جور همپایی تئاتر و رسانه را به دوش می کشد. بد نیست بدانیم عمر هر خبر در عصر شبکه های اجتماعی به کمتر از سه دقیقه رسیده است و هر روز این زمان کمتر می شود اما سوال این جاست که اهالی تئاتر کجای این معادله ایستاده اند؟
از چاپ نخستین روزنامه در ایران توسط میرزا صالح شیرازی در 25 محرم سال 1253 ق که در جنوب سرای همایون در میدان ارگ تهران متولد شد؛ نزدیک به دویست سال می گذرد. در این دویست سال دویدن یک نفس در بوران تحولات اجتماعی،یک همپا و غمخوار لازم دارد که بی شک، تئاتر؛ سربلند کنار روزنامه نگاری ایران ایستاده است.
جریان دموکراسی و عدالت خواهی در ایران در گذر شتابانِ این دو قرن؛ بر دوش روزنامه چی ها و اهالی تئاتر بوده است. در پایان قرن اما حال این دو، به تصویر عاشقانه پیرمرد و پیرزنی می ماند که در پیچ کوچه دور می شوند و در سویی دیگراین پرسپکتیو، آفتاب در حال غروب است.
یکی را تند باد شبکه های اجتماعی به چالش کشیده و دیگری را ، ویروسی منحوس به هماورد طلبیده است. تصور تعطیلی روزنامه ها نه ربطی به نوستالژی دارد که نگران باشیم و نه به ژست روشن فکرانه که عصر،عصر تکنولوژی است؛ اما نبود تئاتر به واسطه رعایت پروتکل های بهداشتی بسیاری از هنرمندان را افسرده و رنجور کرده و تنها مسکن این روزها، پناه بردن به تلویزیون تئاتر ایران است.
روز خبرنگار است و می بایست به شادیانه دستمال بچرخانیم و به دوست و هم کار شاد باش بگویم. اما چه باید کرد که قلنج خستگی ما را صدای تشویق تماشاگران در پایان اجراها می شکاند و شبیه دونده دو ماراتن که هر چه می دود بیشتر انرژی در پاهایش متولد می شود ما می دویم تا اتفاق روشنی بیفتد.
این روزها ایران تئاتر و درگاه های تئاتر استانی، یک تنه جور همپایی تئاتر و رسانه را به دوش می کشد. بد نیست بدانیم عمر هر خبر در عصر شبکه های اجتماعی به کمتر از سه دقیقه رسیده است و هر روز این زمان کمتر می شود اما سوال این جاست که اهالی تئاتر کجای این معادله ایستاده اند؟
گروه های نمایشی چه قدر به انتشار به موقع اخبار و همکاری با رسانه های ملی و محلی اهمیت می دهند؟ چرا هنوز هم در این ارتباط دو سویه چاله های بسیاری به چشم می خورد و مدیریت زمان در انتقال اخبار تئاتر این قدر کند می گذرد؟
درگاه های تئاتر استانی به عنوان تنها رسانه تخصصی تئاتر در استان ها؛ هنوز هم در کسب اخبار با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند. از یک سو مدیران درگاه های تئاتر به عنوان خبرنگار تخصصی به رسمیت شناخته نمی شوند. از سوی دیگر مدیران فرهنگی ، وجود روابط عمومی مجموعه خود را کافی می دانند و تأخیر در ارائه اخبار را چندان مهم نمی دانند.
تخصصی بودن خبرنگار به ارتقاء سطح فنی رسانه کمک می کند .از سوی دیگر، داشتن نگاهی گسترده و آشنا با چالش ها بهتر می تواند در انتقال خواسته های اهالی تئاتر، مدیریت فرهنگی استان ها را یاری نماید. این تخصصی بودن اما نیازمند حمایت مالی و معنوی است. پذیرش مدیران درگاه های تئاتر استان ها به عنوان خبرنگار می تواند این مسیر را سرعت ببخشد که به حداقل کمیت سه خبر و تولید محتوای روزانه ورود کنند.
حذف نرم دالان و هشتی و رف از معماری را جدی نگرفتیم. این یکی را جدی بگیریم که جدی گرفتنش تولد تفکر است که اگر این مهم اتفاق بیفتد؛ مسیر دانایی، و چراغ خبرنگاری برای همیشه روشن باقی خواهد ماند. اتفاقی که باعث خواهد شد تا حس قلم تازه بماند مثل نان سنگک تازه و چای دیشلمه روی میز کافه به وقت خواندن روزنامه؛ یا تشویق یک نفس و پی در پی تماشاگران بعد از تماشای یک تئاتر جذاب و دلچسب...