در حال بارگذاری ...

سوءتفاهمی در رگ انسان

تاتر همدان را با حسین صفی می شود تعریف کرد مرد ساکت و اهل مطاله ای که اسفند هرسال اهل فکر استان را به شگفتی وا می دارد آن قدر در میان سالی به پختگی رسیده است که می شود کتاب ناشناخته های حیوانی در درام مدرن را دلیلی بر خاص بودنش در حوزه نقد و پژوهش تاتر دانست

مانا پوراسد: تصور می کردم جنایت مارا متحد می کند ولی اشتباه می کردم جنایت را شخص به تنهایی مرتکب می شود حتی اگر هزاران نفر در آن سهیم باشند

سو تفاهم نمایشنامه ای  است که در سال 1944 پس از اسطوره ی سیزیف توسط ،آلبر کامو ۲۸ ساله  در آغاز جنگ جهانی٬ زمانی که فرانسه در اشغال آلمان بوده و او در نهضت مقاومت فعالیت می کرده نوشته شده است.نمایش نامه ای  با انسجامی مثال زدنی  در باره مرگ و جنایت می باشد.سوء تفاهم تنها یک نمایشنامه معمولی از یک نویسنده بزرگ نیست، بلکه داستان زندگی انسان برخواسته از پسا جنگ می باشد .زیرا  زندگانی همه ما مملو از سوء تفاهم می باشد . یک تراژدی تکان دهنده از خواهر و مادری که صاحب مسافرخانه ای در قلب چکسلواکی هستند و پسر خانواده  - ژان - را که پس از ۲۰ سال دوری برای غافلگیر کردن آنان با هویت یک غریبه در آن جا منزل می گزیند٬ برای تصاحب پولش می کشند و روز بعد پس از آگاهی از ماجرا هر دو خودکشی می کنند.
در آغاز پرده اول آن دو مشغول صحبت درباره‌ ورود مسافری تازه هستند که می‌خواهند به او دارو بخورانند و همان شب در دریاچه‌ سد غرقش کنند، درست همان‌طور که با مسافران پیش از او کرده‌اند.اگرچه هویت مسافر بر تماشاگران آشکار است، مادر پیر و دخترش او را به جا نمی‌آورند. او در اصل فرزند مادر و برادر دختر است که بیست سال پیش پسری ولنگار بوده و خانه و کاشانه‌اش را ترک کرده است.

کامو از طریق نمایشنامه، خطر فردگرایی افراطی و سوء تفاهم هایی را مشخص می سازد  ژرمن بره می نویسد: کاموهرگونه قصدی را در ساختن یک فلسفه‌ی پوچ انکار می‌کند؛ بلکه در کار بررسی یک حساسیت است و می‌کوشد چیزی را وصف کند که به باور او بیماری روحی ویژه‌ی روزگار ماست.»

سوتفاهم حذف احساسات از انسان مدرن را در پس زمینه روایت می کند .به طوری که مارتا در بخشی از این نمایشنامه خطاب به ژان می گوید: اگه پول به اندازه‌ی کافی دارین، خوبه. ولی لطفاً دیگه از احساساتتون حرف نزنین. ما کاری برای احساساتتون نمی‌تونیم بکنیم. داشتم کم‌کم به این فکر می‌افتادم که عذرتون را بخوام. رفتار و حرف‌زدنتون منو خیلی اذیت می‌کنه. بفرمایین، این هم کلید اتاقتون. تشریف ببرین توی اتاقتون استراحت کنین، ولی یادتون باشه ما اینجا خدماتی برای احساسات آدمها نداریم.
این نمایشنامه کمابیش می تواند یادآور انسان هایی بیگانه باشد

تاتر همدان را با حسین صفی می شود تعریف کرد مرد ساکت و اهل مطاله ای که اسفند هرسال اهل فکر استان را به شگفتی وا می دارد آن قدر در میان سالی به پختگی رسیده است که می شود کتاب ناشناخته های حیوانی در درام مدرن  را دلیلی بر خاص بودنش در حوزه نقد و پژوهش تاتر دانست انجا که می نویسد: پس انسان در آیین  و درام است که موفق به کشف ناشناخته های حیوانی اش می شود. و با شناخت آن هاست که می تواند در تعاملی دوسویه به آرامش و رستگاری برسد .گروه فریاد اهل فریاد زدن نیست لبخند عجیب استاد عبادی در آستانه صد سالگی هم چنان شعف گنجنامه و الوند را می آورد توی نگاهت.محمد جواد کبوترآهنگی آن قدر وزنه تاتری در نقد وکارگردانی هست که  سی سال کارشناس تاتر استان بود و با بازنشستگی حسین صفی این مسوولیت را برعهده گرفت و درهمه جشنواره ها آرای داوریش تضمین کننده سلامتی جشنواره است حلقه ارتباطی هنرمندان  را می توان نیک فرجاد دانست که همیشه گوش و دلی دارد برای شنیدن درد دل تاتری های همدان.بانوی تاتر استان  رازانی است که مکملی مثل منیژه احمدی را داردو... همه این ها کافسیت تا مشتاق باشی در روزهای سرد همدان دستهایت را بسپاری به نفس گروه فریاد و کارگردانی روان حسین صفی 
گروه تاتری که نیاز به هیاهوی جشنواره ها ندارد و در آرامش تماشاگر ثابت خود را حتی در روزهایی که مردم دغدغه خرید عید را دارند را می یابد .حسین صفی واژگان صحنه را به خوبی می شناسد و درام را تدریس می کند و عجیب بر نشانه گذاری انسانی تاکید دارد.به رحال نمایشی روی صحنه است که نه حرفش معمولیست نه گیشه را هدف قرار داده است تنها رگه هایی از  بیگانگی انسان مدرن را با ذات خویش دنبال می کند.
تنها پیش نهاد این روزها ،  تماشای رنجمویه های گروهیست که می کوشد خودش باشد به متانت عبادی و لبخندهای آرام نیک فرجاد و ... 




نظرات کاربران