در حال بارگذاری ...
باید های تاسیس کانون منتقدین تئاتر همدان

ضرورتی به اسم نقد

تئاتر همدان به عنوان جریان پویایی فرهنگی به واسطه ی مجموعه ی تئاتر شهر و هم راهی جشن واره بین المللی تئاتر کودک نیاز به کانون یا انجمنی برای آسیب شناسی و واکاوای تئاتر همدان بیش از پیش احساس می شود.

در این که نقاد و جریان نقد کجای مسیر هنر ایستاده‌اند نیازی به بازگشایی ندارد. آن چه امروزه در آمایش فرهنگی مهم است رویکردی بر پایه نقد دارد و بدون آسیب‌شناسی و نقدهای مکتوب  جریان شناسی یا مسیریابی و معرفی خلاقیت‌های مدرن بر صحنه در پویایی ارتباط مخاطب با گروه‌های نمایشی گامی اساسی بردارد.

کانون منتقدین تئاتر به عنوان جریانی حرفه‌ای برای تبیین مسیر تئاتر نقش اساسی و غیر قابل انکاری ایفا می‌کند چرا که جهان داده‌ها نیازمند پردازش برای تبدیل به جهان متن است. متن بن مایه‌ی هستی و اندیشه است که چند  لایگی را در درون و بیرون را به تحلیل محتوا (content analysis)  می‌رساند. روش‌های که در آن کیفیت محتوایی داده‌ها مورد تفسیر و یا تاویل (interpretation) و تبیین (explanantion) واقع می‌شوند و دیگری تحلیل ساختاری رمزها و نشانه‌ها و نمادهای (symboles) است  و...ضرورت نقد به جریان تولید اثر کشیده شده است و کارکرد درون گروهی و دراماتورژی Dramaturgie  به منظور رسیدن به رویکردی دراماتیک یافته است و جز لاینفک جریان تئاتر پسا مدرن و آوانگارد محسوب می‌شود.

تئاتر همدان به عنوان جریان پویایی فرهنگی به واسطه ی مجموعه ی  تئاتر شهر و هم راهی جشن واره بین المللی تئاتر کودک نیاز به کانون یا انجمنی برای آسیب شناسی و واکاوای تئاتر همدان بیش از پیش احساس می‌شود. هرچند چند صباحی است جلسات تحت عنوان تحلیل و بررسی پایان دوره اجرای عمومی هر نمایش انجام می‌پذیرد اما ازآن جایی که مدون و تعریف شده نیست نمی‌توان چندان به تاثیرات بلند مدتش دل بست. و خوش بختانه حضور حسین صفی، احمد بیگلریان، سهراب نیک فرجاد، فاطمه ابرار پایدار و... می‌توان به هدف‌مند برگزار شدن جلسات نقد هر نمایش دل بست.

یکی از مهم‌ترین کارکردهای نقد جنبه رسانه‌ای بودن آن است که می‌بایست با تشکیل کانون زمینه‌ی انتقال نقد را از پایان اجراها به روزهای نخست اجرا رساند و با انتشار نقد و بررسی در جراید استانی در معرفی و باز شناسی اثر روی صحنه به مخاطبین گام اساسی برداشت. 

روح الله صالحی




نظرات کاربران