در حال بارگذاری ...
پیشکسوت حاضر در سی و سومین جشنواره تئاتر استان همدان

هنوز وسط گود ایستاده‌ایم

به شهرهای شاخص در حوزه تئاتر و ادبیات و موسیقی و... که نگاه کنیم حضور یک یا چند پیشکسوت بی برو برگرد ملموس و انکار نشدنی است. این روزهای ملایر هم به حضور و صبوری بهرام حاج علی اکبری گره خورده است و هم چنان نقش متصل کننده اهالی تئاتر شهر با یک دیگر است و دیدنش در جشنواره تئاتری که به جوان ترها سپرده شده است قوت قلب است و دل نشین.

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر از همدان،  با بهرام حاج علی اکبری درباره حضور در جشنواره و نمایش «بساوایی» به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

 

در انتخاب هر اثر مکتوب برای روی صحنه بردن به چه فاکتورهای نگاه می کنید؟

ملاک اول هر کارگردانی متن است. همیشه سعی من این بوده که از بچه‌های نویسنده‌ی همشهری حمایت کنم. خیلی سال است که سراغ متن‌های بزرگان نمی‌روم. سالیان پیش چرا. از بهرام بیضائی،از خسرو حکیم رابط،از ایرج صغیری نمایشنامه کار کردم ولی در ده سال اخیر،متن‌های بومی را ترجیح می‌دهم. هم به خاطر حمایت از بچه هایی که هستند و هم این که اگر نویسنده کنار کار باشد،دست کارگردان هم برای پیشنهاد و اصلاح باز‌تر است. این متن هم در خوانش نخست به نظرم جالب آمد. هر چند پیشنهاد داشتم که با جوان‌تر‌ها باید به شیوه‌ی خودشان رفتار کرد. نسل این‌ها خیلی فرق دارند. کمتر حرف گوش می‌دهند ولی خیلی حرفه‌ای رفتار کردیم. نویسنده همانی را که نوشته بود،می‌خواست و من هم قبول کردم. مثلا شما یک متنی از یک نویسنده‌ای که به او دسترسی ندارید بردارید،حق جرح و تعدیلش را هم ندارید.

 

راجع به مشکلات پیش روی اجرای یک نمایش در ملایر برایمان بگوید و صد البته راهکارتان برای حل این مشکلات رو بیان کنید؟

مشکلات که بیشتر زیرساختی هستند. ملایر با این تعداد از اهالی تئاتری و معرفی این همه آدم نخبه به جامعه‌ی تئاتری کشور،هنوز پلاتو ندارد. البته در سال‌های اخیر قول هایی داده‌اند. به خاطر کرونا هم محدودیت هایی وجود داشت که خب برای کل کشور بود. کلاس هایی هم به همت ارشاد و تحصیل کرده‌ها برگزار کردیم تا کمی به تعداد بازیگران و نویسندگان مان اضافه شود. نسل تازه‌ای بیایند که باز هم کرونا این وسط وقفه انداخت. خدا کند هر چه زودتر تمام شود این وضعیت. اداره‌ی ارشاد ملایر از ریاست تا همه‌ی کارمندان،در این مدت بسیار کمک کردند تا کار پخته شود. گفتم که. مشکلات بیشتر سخت افزاری اند. ما آدم تحصیل کرده و نخبه در تئاتر کم نداریم. فضای بیشتری برای کار کردن نیاز است.

 

با توجه این که کارگردانی مشترک را در این کار تجربه کردید از محاسن و معایب این روش بگوید و این که چطور به یک دستی فکر و نظر رسیدید؟

این اولین بار نیست. چندین و چند تجربه‌ی این شکلی داشته‌ام. گفتم که تقریبا ده سال است با این گروه از بچه‌ها کار می‌کنم. حرفم را می‌خوانند البته به جز سعید! شوخی می‌کنم. بچه‌های خوبی هستند که من حکم نخ تسبیح شان را دارم. خودشان هم اصرار می‌کنند که من باشم. گاهی دلم می‌خواهد فقط تماشای شان کنم ولی به اجبار می‌آیند که فلانی کمک مان کن و یک دفعه چشمم را باز می‌کنم و می‌بینم وسط گود زورخانه ایستاده‌ام. فکر می‌کنم هم سن و سالیم و پا به پایشان کار می‌کنم. می‌توانید بپرسید. سعید سی سالی از من سی ساله پیر‌تر است! فضای خوب و صمیمی و دل چسبی است. البته بعضی‌ها این فضا را بر نمی‌تابند و حسودی می‌کنند اما هر کاری کنند نمی‌توانند صمیمیت ما را به هم بزنند. در کارگردانی حرف آخر را من می‌زنم. اگر به سعید باشد که هر روز یک تغییری می‌دهد و همه،مخصوصا بازیگران سرسام می‌گیرند. کنترل حمله‌ی ایده‌ها با من است! بالاخره باید یک چیزی تثبیت و اجرا شود. حالا طراحی باشد،میزانسن باشد. هر چیزی...

 

 مشکلات و چالش های پیش روی تئاتر استان را در چه کلمه و جمله ای می بینید؟

چند دستگی آفت است. ما تقریبا در ملایر این آفت را کشتیم. با هم کاری ارشاد،جلسه گذاشتیم. خوبی اش این بود که از خجالت ما در آمدند! البته شوخی می‌کنم. منظورم این است که هر که حرفی داشت،زد. کمی سبک شدند همه و البته سوء تفاهم‌ها تقریبا برطرف شد. نهایتا آدم در تئاتر با کارش باید خودش را اثبات کند. حرف زدن خالی را که همه بلند بگویند باید فلان و بهمان کار را بکنیم. باید نوشت و ساخت و اجرا کرد و دائم در تلاش بود.جشنواره استانی بهانه‌ی جمع شدن برای همدلی بیشتر است. نه این که یک فضای رقابتی پیش بیاید که آدم فکر کند آمده است یک مسابقه‌ی ورزشی. البته بیشتر این بچه‌ها جوان هستند و بعضی از رفتارها طبیعی است. به مرور متوجه خواهند شد که تئاتر حتی قبل از اینکه برای مخاطب باشد،برای تطهیر و لذت خود آدم است. ارسطو می‌گوید تزکیه. اگر طراحی می‌کنیم. کارگردانی،بازیگری،نویسندگی. همه‌ی این‌ها که برای جایزه نیست. اگر کسی برای جایزه کاری می‌کند اشتباه می‌کند. دیر یا زود خودش می‌فهمد که اشتباه است.

 

برای ارتقاء سطح کیفی جشنواره استانی چه باید کرد؟

گفتم که خیلی مشکلات زیرساختی و سخت افزاری وجود دارد که برای اصلاحش هزینه لازم است. برگزاری کارگاه‌های آموزشی هم می‌تواند بسیار مفید باشد. آدم‌های برجسته و طراز اول در طول جشنواره بیایند و تجربیاتشان را با بچه‌های تئاتر استان به اشتراک بگذارند. این طور نباشد که کسی بخواهد بیاید تئاتر را برای من تعریف کند یا آموزش بدهد. من بالاخره بعد از این همه سال تعریفی برای خودم دارم؛ بلکه بیایند و تجربیاتشان را بگویند. این که چطور اجراهای موفقی داشتند؟ این که چطور مسائل را مدیریت می‌کنند؟ ایده هایشان چیست؟ به نظرشان کارهای ما در چه سطحی و چه مرحله‌ای ست؟ فاصله مان با آثار درخشان تا چه اندازه است؟ کلی هم بگویند که کسی ناراحت نشود. من دیده‌ام که بعضی‌ها نقد را بر نمی‌تابند. البته نقد منصفانه. آدم باید بپذیرد. نپذیرد هم باید تحمل شنیدن داشته باشد. اثری که عرضه شد،عکس العمل مخاطب هم به دنبالش می‌آید. البته نه این که نقد آدم‌ها،بلکه نقد آثارشان. این دو تا با هم فرق دارند. اولی اشتباه است

 

و سخن پایانی؟

امیدوارم این ویروس منحوس شرش را بکند. آدم یک چیزی را که دارد،قدرش را نمی‌فهمد. همین که از دستش داد،یادآوری خاطره‌اش هم برایش دلنشین است. کرونا خوبی هم داشت. خوبی اش این بود که به ما فهماند چه امکاناتی داشتیم و قدر دان نبودیم.




مطالب مرتبط

درخشش «نگار» در جشنواره ملی میراث فرهنگی

درخشش «نگار» در جشنواره ملی میراث فرهنگی

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در همدان، گروه نمایش «نگار» از شهرستان ملایر در دومین جشنواره ملی میراث فرهنگی در بخش تئاتر عمارت حضور یافت. در این جشنواره دیپلم افتخار و جایزه نقدی به نمایش  «نگار» ...

|

نظرات کاربران (1)