در حال بارگذاری ...
برگزیده «دوسالانه کتاب عاشورا»:

گذر به گذر در تعزیه استان همدان

اسماعیل مجللی از پژوهشگران تعزیه است که خود به از کودکی اصطلاحاً دستی بر آتش داشته است و اینک با کسب تحصیلات آکادمیک در رشته‌های هنرهای نمایشی و ادبیات مرتبط با تعزیه، هم چنین نگارش و چاپ ده‌ها مقاله با موضوع تعزیه و ... را در کارنامه خود ثبت کرده است. کتاب «مجلس نامه غم» که در راستای دانشنامه همدان تألیف شده است در اختتامیه «دوسالانه کتاب عاشورا» به عنوان اثر برگزیده را در بخش ادبیات نمایشی از آن خود کرد. آنچه در پی می خوانید حاصل گفتگوی ذلیخا کرمی با این پژوهشگر تعزیه استان همدان است.

 اسماعیل مجللی، متولد 1358 و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته ادبیات و کارشناسی ادبیات نمایشی است. از 5، 6 سالگی تا الان در حوزه تعزیه‌خوانی مشغول فعالیت است و در کنار فعالیت تعزیه‌خوانی به پژوهش در ادبیات هم علاقمند بوده به همین دلیل رشته تحصیلی خود را تئاتر انتخاب کرده و ادبیات نمایشی خوانده‌است. بیش از 20 مقاله در این مورد نوشته که در فصلنامه‌ها و نشریات معتبر کشور چاپ شدند. او کتابی با عنوان «شبیه‌نامه» را منتشر کرده که دربرگیرنده صفر تا صدِ تعزیه‌خوانی در کشور است.  به همین بهانه با او گفت و گویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

کتاب «مجلس نامه غم» با گرایش بومی اما در قامت یک اثر ملی برگزیده شد از این کتاب برایمان بگویید؟!

در کتاب «مجلس نامه غم» علاوه بر پرداختن به بحث تعزیه در همدان به مواردی هم چون وجود تعزیه‌خوانان همدانی در تکیه دولت در عهد ناصری، تعزیه ترکی در همدان، هم چنین شاعران نسخه‌های تعزیه ترکی که تا به حال در هیچ منبعی از آن‌ها ذکر نشده، پرداخته شده است. مطالب دیگری که این اثر را به عنوان یک اثر بومی- ملی تبدیل کرده، بررسی نقش و جایگاه زنان در شکل‌گیری و اجرای تعزیه در دوره قاجار و هم چنین نقش یهودیان طهران قدیم در نسخه‌های تعزیه است.

 

با وجود اینکه اهل استان مرکزی هستید چه شد که به پژوهش در باب تعزیه استان همدان گرایش پیدا کردید؟

این کتاب در راستای تدوین دانشنامه استان همدان که زیر چتر حمایتی حوزه هنری همدان تدوین می شود پیش نهاد شد و به نحوه اجرای تعزیه در همدان می‌پردازد. تعزیه‌خوانی در همدان را از زمان قاجار که این هنر شکل گرفته بود، بررسی کردم تا زمان چاپ کتاب. با توجه به اینکه بخشی از همدان تُرک‌نشین است و برخی از شهرستان‌ها هم تُرک‌زبان و به همین زبان هم تعزیه را اجرا می‌کنند، در این کتاب تعزیه‌ی ترکی را هم بررسی و حتی شاعران این نسخه‌ها را هم شناسایی کردیم. به‌رغم اینکه «مجلس‌نامه غم» یک کتاب بومی تلقی می‌شود؛ مواردی در آن آورده شده است که آن را به سطح ملی ارتقا می‌دهد. مثلا بخش «نقش و جایگاه زنان در قرن 19 در شکل‌گیری تعزیه» نیز در این کتاب گنجانده شده است. یا در بخش دیگری به نقش یهودیان زمان قاجار که اسلام آوردند، در هنر تعزیه پرداخته شده است.

 

در این کتاب عموما با وجود بررسی تعزیه گذر به گذر به بررسی تعزیه اهالی ترک زبان می پردازید از این روش اجرای تعزیه بگویید؟

تعزیه سیار که در استان‌های دیگر هم دیده می‌شود، به این صورت است که مردم در کنار خیابان جمع می‌شوند و تعزیه‌خوان‌ها بخشی از تعزیه را اجرا می‌کنند و به سمت مقصد بعدی حرکت می‌کنند، حال ممکن است در وقفه بعدی همان قسمت را دوباره اجرا کنند یا اینکه ادامه قسمت محل قبلی را به اجرا بگذارند. در کل یک تعزیه دو تا سه‌ساعته که فقط در یک مکان اجرا نمی‌شود؛ بلکه در خیابان‌های مختلف و در توقف‌های متعدد برگزار می‌شود.

 

استان همدان از گستردگی خرده فرهنگ ها و گویش هایی مثل نهاوندی و کردی و ... نیز دیده می شود و اتفاقا از همین شیوه گذر به گذر استفاده می کنند پرداختن به آن‌ها در این کتاب نیز هست؟

در این کتاب از گروه‌های تعزیه از قدیم تا الان نام بردم و جزء به جزء تعزیه را در شهرستان‌های مختلف همدان از جمله در نهاوند و ملایر و تویسرکان بررسی کردم. همانطور که گفتم قبلا هم اختصاصا به تعزیه در کل کشور پرداخته بودم و اسناد و مدارک لازم را هم از قبل جمع‌آوری کرده بودم و چند بار برای اجرای تعزیه به همدان رفته بودم و آنجا مصاحبه‌هایی میدانی با تعزیه‌خوان‌ها داشتم. نه‌تنها در همدان، حتی دورترین استان کشور هم بخواهد با توجه به اسنادی که گرد آورده‌ام می‌توانم درباره تعزیه آن استان به‌راحتی بنویسم.

 

درباره نقش زنان در تعزیه به دوره قاجار اشاره کردید در حالی که در بوشهر این نقش پر رنگ هست، آیا استان همدان هم حضور داشته‌اند؟

در زمان قاجار به زنان جایگاهی داده شد. یعنی از خانه‌ها بیرون آمدند در عزاداری‌ها شرکت در این زمان، زنان هنر تعزیه‌خوانی را که در دربار اجرا می‌شد، به‌صورت زنانه اجرا می‌کردند و در بخش دیگری کار زری‌بافی لباس‌ها و تزئینات تکیه را هم زنان انجام می‌دادند؛ بیشتر تماشاگران هم زنان بودند. هم چنین یک‌سری نقش‌ها در تعزیه اجرا شد که زن‌ها به عنوان شخصیت اصلی و لیدر آن مجلس معرفی شدند. مثلا در تعزیه عباس هندو که یک زن به سراغ جمعیت تعزیه‌خوان می‌رود و از آن‌ها می‌خواهد برایش تعزیه بخوانند، معین البکاء پاسخ می‌دهد «به شرطی اجرا می‌کنیم که خودت نقش حضرت زینب را بازی کنی». به این ترتیب زنان یک جایگاه اجتماعی پیدا کرده بودند؛ اما در استان همدان تعزیه زنانه نداریم اما نقش زنان توسط مردان اجرا می‌شود.

 

به نقش زنان در تعزیه زمان قاجار به همین تماشاگری و نقش پوشی در دربار اکتفا شد؟

در همین دوران مجالس تعزیه‌ای مانند عروسی دختر قریش هم درست شد که خود عبدالله مستوفی هم می‌گوید به خاطر تجملاتی که در زندگی‌ها ایجاد شد، این تعزیه شکل گرفت؛ در این تعزیه برای دختر قریش عروسی به سبک ایرانی می‌گیرند و حضرت فاطمه (س) هم در آن دعوت است. حال فارغ از بحث تاریخی بودن آن و اینکه مثلا حضرت را به جشن دعوت می‌کنند و چون لباس فاخر و زیبایی نداشتند، از رفتن به جشن امتناع می‌کنند و جبرئیل برای ایشان یک لباس می‌آورد. به هر حال کمّ و کیف داستان تعزیه عروسی دختر قریش اینگونه است. من به صحت تاریخی داستان کاری ندارم اما زندگی قاجاری آن دوره را به این شکل در این تعزیه خلاصه کرده‌اند.

 

از  آغاز اجرای تعزیه تا به امروز چه سیر تحولی طی شده است و آیا عناصر و ابزار همچنان همان است؟

نمودهای تعزیه نسبت به زمان قاجار تغییری نکرده است. البته شاید تغییراتی در رنگ و لعاب دیده شود اما متنی که اکنون استفاده می‌شود، همان متنی است که در زمان قاجار استفاده می‌شده است. این موضوع برای ابزارها و شیوه کار نیز صادق است. حتی سازهایی که در آن زمان استفاده می‌شد، اکنون هم استفاده می‌شود. مثلا ساز ترومپت که در زمان ناصرالدین شاه وارد ایران شد و با دعوت از موسیو لومر فرانسوی یک کارگروه موسیقی شکل داده شد. موسیو لومر با سازهای ایرانی آشنایی نداشت و با ورود او سازهای بادی برنجی هم به ایران وارد شد. پس از استفاده موسیو لومر از این سازها، شاهزاده‌ها و درباریان هم از این سازها استفاده کردند و در زمان شادی و شیون از آن بهره‌برداری کردند. به این ترتیب ساز ترومپت هم وارد تعزیه‌ها شد، البته سازها در آن زمان به پیشرفتگی امروز نبودند و به مرور به پیشرفت امروز رسیدند. پس از آن ترومپت در ایران شد ساز تعزیه و در هر جایی که صدای ترومپت را می‌شنویم، تعزیه را به یاد می‌آوریم. البته در آن تا قبل از انقلاب زمان نوازندگان ترومپت هم کم بودند. نواختن ترومپت به صورت گسترده‌ای بعد از انقلاب گسترش پیدا کرد و علاقمندانی در سطح کشور پیدا شدند و آموزش دیدند.




مطالب مرتبط

درخشش «نگار» در جشنواره ملی میراث فرهنگی

درخشش «نگار» در جشنواره ملی میراث فرهنگی

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در همدان، گروه نمایش «نگار» از شهرستان ملایر در دومین جشنواره ملی میراث فرهنگی در بخش تئاتر عمارت حضور یافت. در این جشنواره دیپلم افتخار و جایزه نقدی به نمایش  «نگار» ...

|

نظرات کاربران