کارگردان «بساوایی» معرفی شده از استان همدان در گفت و گو با ایران تئاتر
این بهترین اتفاقی ست که می تواند دستاورد سالانه ی یک گروه تئاتر شهرستانی باشد
به نظر من اگر آن سیستم قدیمی دوباره پیاده شود و جشنواره های منطقه ای یا سطح دومی هم، قبل از جشنواره بین المللی و بعد از جشنواره های استانی برای گروه های برگزیده ی استانی وجود داشته باشد، بهتر است.
از نمایش بساوایی بگویید؟
نمایش بساوایی روایت غیرمستقیم آدمها از فاجعه ایست که برای کسان دیگری رخ داده است. تنها بازیگر این نمایش محیا جباری،بیست آدم متفاوت را بازی میکند. کارگردانی این نمایش را به صورت مشترک با استادم،بهرام حاجی علی اکبری انجام دادهام. افتخاری بود که دوباره نصیب من شد. کارگردانی مشترک کار بسیار سختی ست،به خصوص که ما از دو نسل بسیار متفاوت هستیم و نظراتمان نسبت به تئاتر گاهی حتی کاملا مخالف است اما طی این سالهای همکاری تقریبا به یک زبان مشترک رسیدیم. البته پیش میآید که ایشان،ایده هایی را مطرح میکنند که به مراتب از همهی ایدههای من جدیدتر و متفاوتتر به نظر میرسند!
در آثار قبلی شما توجه به زبان نمایشی قابل توجه بوده،این ساخت و تلاش برای رسیدن به امضای شخصی چه نقشی در تئاتر امروز دارد؟
اول این که من در حال تلاش و تجربهام ولی تلاش و تجربه خیلی وقتها نتایج فاجعه باری دارند. بعد از سپری کردن ده سال در این هوای دلچسب،به بعضی نوشتهها و کارهای قبلی خندهام میگیرد که چه فکرهایی داشتم و چه چیزی از آب در میآمد. اگر فقط بخواهم به مسئلهی زبان شخصی و تجربه گرایی در نوشتن بپردازم،تمام تلاشم همین است که شما میگویید. رسیدن به یک زبان شخصی که البته در هر کاری باید به تناسب فضا،متفاوت هم باشد. امیدوارم روزی به این چیزی که شما میگویید برسم. هستند کسانی که در نمایشنامه نویسی ایرانی به این زبان شخصی رسیدهاند. مثلا به نظرم نمایشنامههای آقای محمد چرمشیر،فوق العادهاند. ایشان حتی هملت را هم که مینویسد،هملت خودش است.
انتخاب به عنوان برگزیده تئاتر استان و معرفی به دبیرخانه جشنواره چه اعتباری برای شما به ارمغان آورد و آیا مسئولیت شما را قبال ارتقا تئاتر استانتان سنگین کرد یا خیر؟
اعتبار که با وجود پیشکسوتان هنرمند همشهری، من راه درازی در پیش دارم ولی خدا را شکر می کنم. این اتفاق همانطور که گفتید مسئولیت هم به همراه دارد. باید حواسمان به کسانی که تازه واردند باشد. البته آن ها نباید انتظار داشته باشند که خیلی زود به نتیجه برسند. تازه وارد ها را می گویم. یادم می آید زمانی با وجود این که دانشجوی تئاتر بودم، به من اجازه ی کارگردانی نمی دادند. آن موقع خیلی ناراحت بودم ولی حالا دلیلش را می فهمم. دلیلش این است که باید به اصطلاح خاک صحنه خورد و صبوری را یاد گرفت. اتفاق های خوب، اگر در مسیر درست قرار بگیریم، خود به خود می افتند.
به طور کلی اهمیت راه یابی به جشنواره بین المللی فجر برای هنرمندان شهرستانی را چطور ارزیابی میکنید؟
این بهترین اتفاقی ست که می تواند دستاورد سالانه ی یک گروه تئاتر شهرستانی باشد. شرکت در بالاترین سطح رقابتی تئاتر ایران و در جایگاهی که روزگاری نه چندان دور، هنرمندان بسیار شایسته ای آن جا حضور داشته اند و حالا هم البته حضور دارند. البته به نظرم اگر آن سیستم قدیمی دوباره پیاده شود و جشنواره های منطقه ای یا سطح دومی هم، قبل از جشنواره بین المللی و بعد از جشنواره های استانی برای گروه های برگزیده ی استانی وجود داشته باشد، بهتر است.
اگر به جشنواره تئاتر فجر راه پیدا کردید در زمان حضور چه مطالباتی دارید؟
همه ی این ها خوب است. تماشای آثار جشنواره، به خصوص نمایش های خارجی دعوت شده می تواند بسیار مفید باشد. کارگاه ها هم به همین ترتیب. به خصوص کارگاه های عملی تر. مثلا یک متخصص طراحی صحنه بیاید و به ما یاد بدهد با دست خالی چه کارهایی می شود انجام داد و الا اصولی و حرفه ای و مادی و غیر کاربردی اش را در دانشگاه گفتند و ما پاس کردیم. ضمنا می شود گروه ها را تجهیز کرد. مثلا بن خرید کتاب تخصصی یا اهدای همین جور کتاب ها یا اشتراک رایگان تلویزیون تئاتر ایران که به نظرم بهترین دستاورد این سال هاست. حمایت از آثار بعدی شرکت کنندگان هم چیزی ست که چند سال است در جشنواره ی فیلم کوتاه تهران دارد اتفاق می افتد. به کارگردان یا گروه، امتیاز مالی داده شود که کار بعدی اش را با فراغ بال بیشتری تولید کند. البته به شرط این که یک گروه متخصص نظارت داشته باشند یا مثلا اساتیدی برای سرکشی به تمرین ها و ورکشاپ های یکی دو روزه تعیین شوند. خیلی کارها می شود کرد. مثلا بازیگر های برگزیده به پروژه های بزرگ تر و با دستمزد دعوت بشوند. یا اصلا به کارگردان ها و گروه های برگزیده، پروژه های بزرگ تر محول شود. از هر طرفش که نگاه کنید و در این شرایط باید اقتصاد تئاتر، به خصوص در شهرستان ها پویا شود و فعلا انگار راهی جز حمایت دولتی وجود ندارد.