نقدی بر نمایش«کربلای بی شمر» با کارگردانی سعید باغبانی
حرکت روی لبه شمشیر

نمایش «کربلای بی شمر»

نمایش «کربلای بی شمر»
تئاتر همدان- روح الله صالحی: در نمایش «کربلای بی شمر» نوشته رضا صابری با کارگردانی سعید باغبانی گریزهای آمیخته با طنز و تکیهکلامها حرکت روی لبه تیز شمشیر است که با توجه به توانایی خاص سعید باغبانی در اجرای های طنز و میانپرده از زیادهروی پرهیز میکند و این خساست در مقابل لبخند و گاه صدای خنده تماشاگران به سراشیبی زیادهروی نمیافتد.
نمایش «کربلای بی شمر» کاری از سعید باغبانی به عنوان منتخب نهمین دوره تئاتر صاحب دلان و نهمین همایش تئاتر عاشورائیان استان همدان در مجموعه تئاتر شهر همدان و تالار فجر این شهر به روی صحنه رفت.
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی تئاتر دینی تصوری است که عموم مردم حتی هنرمندان تئاتر از اندوه جاری در این نوع آثار دارند. بهطوریکه بهندرت میشود نمایشی را دید که بدون توجه به اشکآوری و هم ذات پنداری مطلق تماشاگر به وجههای دراماتیک یا حتی طنز در آثار عاشورایی توجه کند.
رضا صابری در کربلای بی شمر این تفاوت را در علاوه به راین که در موقعیت اجرا بیرون میآورد و در اتمسفر اثر میکشاند بلکه ما را با اثری با ساختار فولکوریک نزدیک میکند که اتفاقاً ادا درنمیآورد. گویش مشهدی به فضای فولکوریک نمایش کربلای بیشمر جان بخشیده است و سعید باغبانی نیز با شناختی که از کمیک دارد با کارگردانی این وجه اثر را برجسته ساخته است.
قصه نمایش اما از این متفاوت بودن بهره نمیبرد و همچنان بر پاشنه کلیشه میچرخد و میتوان در فضای ادبیات نمایشی ازایندست آثار پیدا کرد بهطوریکه نمایشنامه شیرعلی نیز این وجه شمر گریزی و نگاه منفی مردم به اشقیا خوانی را نشان میدهد.
در اثر رضا صابری گریزهای آمیخته با طنز و تکیهکلامها حرکت روی لبه تیز شمشیر است که با توجه به توانایی خاص سعید باغبانی در اجرای های طنز و میانپرده از زیادهروی پرهیز میکند و این خساست در مقابل لبخند و گاه صدای خنده تماشاگران به سراشیبی زیادهروی نمیافتد.
در طراحی صحنه اما ما این پختگی را نمیبینیم و با توجه به چند موقعیتی و چند فضا؛ اما همهچیز بر اساس واقعگرایی لحظهای اتفاق میافتد که استفاده گروه برای کاهش پرت زمانی، تعویض صحنه منجر به این میشود ما با لاین بندی هر صحنه روبهرو باشیم بهطوریکه خانه در یکسوم جلوی صحنه است و علم چلچراغ در انتهای صحنه است که شخصیت ذهنی شمر بهسختی در پشت آنجا میشود و مانور حرکتی ندارد. تعویض صحنهها جزو زمان مرده اجرا به شمار میرود و حتی تماشاگر میداند چند موقعیت دیگر را خواهد دید.
ساخت فضای بیرون از آبادی و خرابی تراکتور بهخوبی درآمده است و میتوانست بدون استفاده از پرده نقاشی شده دیوار اتاق و خانه صرفاً با المانی از اتاق این قرارداد با تماشاگر منعقد شود چراکه این قرارداد است که تئاتر را سرپا نگهداشته و دست تخیل گروه و تماشاگر را باز میگذارد تا دوردستها بپرد.
در انتخاب بازیگران و طراحی حرکات و میزان سنها با یک کارگردانی خوب روبهرو هستیم که تمپ و ریتم کار را بدون اضافه گویی یا طراحیهای پرت از بطن اثر بهخوبی بیرون کشیده است و بازی خوب و دشوار برای لوچ بودن چشمها در بازی سعید باغبانی و بازی خوبی چایانی و منیژه احمدی قابلتحسین بود و یکی از اجرهای خوب نهمین همایش تئاتر عاشورائیان استان را به تماشا نشستیم.